اوایل قرن نوزدهم (حدود 1806) مدرسه هنرهای زیبای (Ecole des Beaux Arts) پاریس، جایگزین کلیه آکادمیهای هنر و معماری فرانسة آن زمان شد. یک قرن بعد (حدود 1919)، «والتر گروپیوس» مدرسه باهاوس (Bauhaus) را تأسیس نمود. این روزها، دو قرن پس از راهاندازی مدرسه هنرهای زیبای پاریس، آموزش معماری همچنان سرگرم تجربه در حوزههای مختلف است. در ایران، پرداختن به آموزش معماری با اعمال سلیقهها، تجربههای شخصی و سطحینگری ناشی از عدم ارتباط با جهان خارج از دانشکدههای معماری، از معقولات فراتر رفته و به قلمرویی اسطورهای، سرریز از عدم قطعیت رسیده است. نوشتن مقالات بررسی تجارب طرحهای معماری و برگزاری همایشهای اول، دوم و سوم آموزش نیز نتوانست محرک مناسبی برای این کهنهمیراث فرانسوی باشد؛ میراثی که صاحبان اصلیاش هم آنرا کنار نهادهاند. این نوشته درصدد است از طریق بازبینی در تعاریف تعلیم و تربیت و یادگیری، الگوی ابتکاری آموزشی با نام «آموزش مبتنی بر کشف» را معرفی و ساز و کار مناسب برای تبدیل این ایده را به یک الگو بارنمایی کند.