کارشناس ارشد شهرسازی، مدیرعامل شرکت مهندسان مشاور ایوان نقش جهان
چکیده
همواره در عرصه شهرسازی بحثهای گوناگونی پیرامون چگونگی رویکرد به فرایند برنامهریزی و طراحی شهری مطرح میشود. هر از گاهی هر یک از مکاتب فکری و نظری بر این رویکرد تأثیر گذاشته و باعث عرضه روشها و منشهایی در شهرسازی میشود که نگرش جامعنگر، شهرسازی انسانگرا، نگرش راهبردی- ساختاری و برنامه راهبردی توسعه شهری از آن جمله است. هر کدام از این روشها چون در شرایط زمانی و مکانی متفاوتی عرضه میشود و ویژگیهای منحصر به خود را دارد، از نقایص و کمبودهایی برخوردار است که قابل تعمیم به همه زمانها و مکانها نبوده و از انعطاف لازم نیز برخوردار نیست. بهنظر میرسد که مکتبهای فکری ارزشگرا و مبتنی بر دانایی از موفقیتهای چشمگیر برخوردار بوده و ماندگاری و پایداری بیشتر و بهتری داشته است. این مقاله سعی برآن دارد تا گوشههایی از ویژگیهای شهرسازی ارزشگرا و داناییمحور را بشناساند.