پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-درآمد/ منظر شهری، روایت جامع شهر44249FAسید امیر منصوریاستادیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران0000-0002-2865-6859Journal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101Newsخبر58250FAJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-گزارش اولین همایش یک روزه پژوهشگران دکترای معماری منظر99251FAJournal Article20111116-پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-آیه های طبیعت به روایت سهراب1213252FAفاطمه ساغرچیکارشناس ارشد معماری منظرJournal Article20111116-باید از او بسیار گفت و بارها و بارها نوشت، چرا که در روزگار حیاتش همه به خود مشغول بودند و قدرش را نمی دانستند. اگرچه او از بازترین پنجره با مردم زمانش سخن میگفت، اما حرفی از جنس زمان نمیشنید و زبانش را نمیشناختند. از اینرو پیام او در مسیر کجفهمی افتاد و اغلب تحریف شد. بعدها بود که دانستیم از نامهربانیها، شیشۀ نازک تنهاییاش ترک برمیداشت و دلگیر از انسانهای دور و برش که کمترین وزش همدردی میان خود و آنها احساس نمیکرد؛ بیشتر و بیشتر در تنهاییاش فرو میرفت و چه تنهایی بی در و پیکری. سهراب پر از نور و دار و درخت بود. پر از راه، پل، رود، موج، اما درون تنهایی داشت. میگفت که در تنهایی بزرگش سایه نارونی تا ابدیت جاری است. او که در لختترین موسم بی چهچهه سال تشنه زمزمه بود برمیخاست، رنگ برمیداشت تا بر تنهایی خود نقشه مرغی بکشد.
اینک اما زمان دیگری است و زمانه دیگر گونهای. این روزها همه جا صحبت از این است که به رغم جنگها، فقر، بیکاری و آلودگی محیط زیست و صدها علامت دیگر، که جهل آدمی در روزگار ما را گواهی میدهد، از دیگر سو، نور حقیقت فروزانتر از همیشه از پسِ ابرهای تیرۀ نادانی بر دل آدمیان بیشماری میتابد و نوید میدهد که شعور و آگاهی جمعی به گُل نشسته و آن رازی که عرفا از آن سخن میگفتند، سر رفته است. این عارف بزرگ از وسعت تشکیل برگها میگفت. از یک ارتباط گمشدۀ پاک. سپهری برای رسالتش نه تنها از واژه ها مدد میگرفت، بلکه از رنگها در نقاشیاش نیز بهره میجست و به یک جابهجایی در سطح شعور و آگاهی آدمی دل بسته بود.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-روایت امروز از شهر دیروز1517253FAآرش اکبرپورمریم مقدس برهانJournal Article20111116-اگر قائل به ارتباط بین این دو هستید، این صفحه را دنبال کنید تا مصادیقی از این ارتباط را در آن بیابید و اگر ارتباطی بین این دو نمیبینید این صفحه را دنبال کنید تا ببینید!
ادبیات فارسی، راز سر به مهر تمدن ایران است؛ گنجینهای سرشار، محصول فهم پیشینیان از تاریخ، طبیعت و انسان؛ منبع ناشناخته اسرار فرهنگ و هنر ایرانیان،که اگر گشوده شود، به کار همة صنوف امروزی خواهد آمد. هنرمندان، معماران و حرفهمندان شهر در صف اول کامجویان گوهر ادبیات ایران خواهند بود.
چه شد که شهرها و معماری ما اینگونه پدید آمد؟ پاسخ آن را باید در هزارتوی ادبیات فارسی جست. در عصر حاضر، علیرغم تخصصی شدن حرفهها، متخصصان فضا، منظر و مکان از درک چیستی شهر و معماری در جهان قدیم عاجز ماندهاند.
اصطرلاب اسرار ادبیات فارسی در دست ادیبانی است که باید به طور هدفمند و برنامهریزی شده آسمان بلند آن را رصد کنند تا دستاوردهایی برای خیل نیازهای زندگی امروز و صنوف مختلف آن بیابند. انجام این مهم به گروهی از جوانان رشته ادبیات فارسی متشکل از : آرش پوراکبر، الهه موسویان، رضا سلیمانیان، محدثه خسروی، مریم مقدس برهان، سپرده شده تا در هر شماره، روایتی از گنجینه ادب فارسی در حوزههای مکان و فضا، شهر و معماری و محیط و منظر را تقدیم دنیای پرهیاهو و پرشتاب مدرن کنند؛ شاید تأملی را برانگیزاند.
در نخستین گام، سفرنامة ناصرخسرو، که منبع ارزشمند ادبی ایران است و حاوی روایتهایی از فضاهای گذشته و آدمهایی که آنها را ساخته بود، موردتوجه قرار گرفت. دو روایت از شهر بصره، از زبان امروزیها، که ذهنشان دیگرگون است، بازخوانی روایت ناصر خسرو است از آن شهر.
اگر بدانیم که شهر، کالبد نیست، این روایتها و نسبت آنها با آن چه ناصرخسرو دیده و تعریف کرده مفهوم شهر را بهتر روشن میسازد.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-معرفی کتاب سنگ نگاره های ساسانی1819254FAJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-سخن نهاد2223255FAعلیرضا عندلیبJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-مفهوم یکپارچگی درفرایند مدیریت شهرى2431256FAمجتبی رفیعیاندکترای شهرسازیمهسا سیفائیکارشناس ارشد شهرسازیJournal Article20111116-شهرنشینی پدیده ای کاملا شناخته شده برای تمامی کشورهای در حال توسعه است. هر چند که فرایند شهرنشینی بروز برخی از مشکلات نظیر کمبود مسکن و نارسایی زیرساختها (آب، فاضلاب، حمل و نقل و نظایر آن)، افزایش تصاعدی قیمت زمین و تغییر ساختار هزینهها، افزایش سکونتگاههای نابهسامان، آلودگی و تخریب محیط زیست را تسریع میکند، لیکن این فرایند همچنان جاری است و دیدگاههای متفاوتی در خصوص تداوم آن وجود دارد. نکته قابل بحث ضرورت اصلاح رویههای حاکم بر الگوی مدیریت توسعه شهری است که نوعی تعامل مؤثر و هدفمند را با جریان شهرنشینی مطرح میکند.
به همین دلیل کارشناسان مسایل شهری اعتقاد دارند که برای ایجاد فرصتهای توسعهای، با اتخاذ روش مدیریت یکپارچه شهری(UIM) میتوان با رفع تضاد منافع بین ذینفعان و دستیابی به نوعی عدالت در شرایطی که شهر حالتی پویا و دینامیک (و درعین حال بیاطمینان و بیثبات) دارد، بهبود چشمگیری را در محیط شهری شاهد بود. در اصول پایه این رویکرد «نظریه مدیریت یکپارچه شهری» بر مبنای تئوری مدیریت با پنج کارکرد مدیریتی شامل برنامهریزی،<sup>(1) </sup>سازماندهی، <sup>(2)</sup>کارمندگزینی،<sup> (3)</sup>مدیریت<sup>(4) </sup>(هدایت) و نظارت<sup> (5)</sup> قرار دارد که مابه ازای خود رادر سیستم شهری طلب میکند. مطابق مقاله زیر، بسیاری از اصول سنتی مدیریت نظیر اصول بهرهوری، انعطاف و تفاهم اجتماعی، در مدیریت شهری کاملاً کاربرد دارند و بنابراین برنامه ریزی شهری، باید برای رسیدن به اهداف، با تکیه بر اصول ذکر شده، مسایل را با اعمال شیوههای دیگر بهینه کند.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-مدیریت یکپارچه شهری در خدمت توسعه اجنماعات محلی3233257FAمظفر صرافیدکترای برنامه ریزی شهری و منطقه ایJournal Article20111116-بیش از یک دهه است که سخن از ضرورت یکپارچگی مدیریت شهری در ایران مطرح شده و گزافه نیست که بگوئیم به تکراری ملالتبار و بینتیجه بدل شده است. حال پرسش ایناست که چرا چنین ضرورت مسلّمی عملی نمیشود؟ آیا به راهگشایی و اثربخشی این یکپارچهسازی باور نیست یا آنکه اینگونه تمرکززدایی را برنتافته و همچون رقیب تلقی میکنند و در نتیجه مانع اجرای آن هستند؟ جالب آنکه در هر یک از این حالات، آشکارا مخالفتی دیده نمیشود و همچنان به «شاید وقتی دیگر» موکول میشود! در این نوشتار کوتاه، فارغ از پرسش فوق، پنج نکته کلیدی مرتبط با تحقق یکپارچگی مدیریت شهری در ایران و بهطور مشخص تهران، به هماندیشی گذاشته میشود :
نخستین نکته برای ترتیبات نهادی لازمه چنین یکپارچگی، تقاطعی بین ساختار بخشی(Sectoral) «بخش دولتی» (دستگاههای دولتی) با ساختار فضایی(Spatial) «بخش عمومی» (شهرداریها و شورای شهرها) است؛ در واقع نیاز به ایجاد سطح حکومت محلی در ایران است که با تفویض اختیار و منابع مرتبط به شهرداری و شوراها برای تمام اموری که در سطح شهر قابل اجرا، اداره و پاسخگوئی است، میتواند عملی شود. ذکر این نکته لازم است که در اوایل دهه هشتاد میلادی در زمان کودتای نظامی در ترکیه و نیز در اندونزی تحت حکومت دیکتاتوری سوهارتو، به ضرورت سطح حکومت محلّی -حداقل در کلانشهرها- پیبرده شد و این سطح حکومت در کشور از آن پس ایجاد شد. برقراری مدیریت یکپارچه در تهران بدون گسترش حیطه قدرت و عمل شهرداری و شورای اسلامی شهر ممکن نیست و در این ارتباط امید است تمهیدات قانونی و تغییر رویه بخش دولتی برای خودگردانی شهرها جامه عمل بپوشد.
نباید تصور کرد که یکپارچگی اِکسیری است که به خودی خود، مشکلات کلانشهری غرق در مشکلات را چاره خواهد کرد؛ بلکه در صورت تحقق بند پیشین، تازه بستری فراهم میشود که تنها با تغییر رویه شهرداریها به سوی توسعه پایدار و شهروندمداری، میتوان به بسیج اجتماعی و منابع نوین با اراده و راه حلهای بدیع امیدوار بود. صرف افزایش کارایی و جلوگیری از همپوشیها و تباینات در یکپارچگی مدیریتی برای مشکلات عظیم تهران کافی نیست و لازم آناست که با رویه و شیوه مدیریتی دگرگون شدهای، در جهت دربرگیرندگی تمامی کنشگران توسعه کلانشهر اقدام نمود.
همچنین در این یکپارچهسازی مدیریت منطقه کلانشهری نباید از تعبیر«مدیریت واحد» به معنای ایجاد فراشهرداری ابرقدرتی صحبت نمود که گویا پدرسالاری مهربان میخواهد همچون کارفرمایی یگانه و غولپیکر، تمامی عرصههای شهر و شهروندی را قبضه کند! میبایست در یکپارچگی مدیریت کلانشهر تهران، نظامی هماهنگکننده از سطح خرد (اجتماعات محلّی/شورایاریها) تا سطح میانه(مناطق، شهرداری و شورایاسلامی تهران) و سپس تا سطح کلان (مجموعه کلانشهری تهران و شورایاسلامی شهرستان) بهوجودآورد که از یک سو اصل مسئولیت و اجرای امور در پایینترین مقیاس عملی(Subsidiarity) رعایت شود و از سوی دیگر، اصل همبستگی و همیاری داوطلبانه اجتماعات محلی و مناطق در مجموعه کلانشهری مدّنظر باشد.
ظرفیتسازی در شورا و شهرداری بر پایه یکپارچگی مدیریت شهری، باید بهنحوی صورت گیرد که با استفاده از توان جمعی مجموعه به ابتکاراتی برای بهرهبرداری از فرصتهای جهانیشدن و کاهش تهدیدات آن دست یازد. رهنمود کلی در این ارتباط، ایجاد «مکانهای با قدرت» با اتکاء بر اجتماعات محلی (Local Communities) و در برابر «قدرتهای بیمکان» مانند شرکتهای فراملیتی است. مدیریت یکپارچه کلانشهر تهران لازم است بنابر متقضیات ویژه خود و در راستای چشمانداز توسعه 1404 جمهوری اسلامی ایران، پیشتاز توسعه در تعامل سازنده با شهرهای منطقه بینالمللی خود باشد.
واپسین نکته به یادآوری عالیترین هدف از یکپارچگی مدیریت شهر باز میگردد که عبارت از توسعه پایدار (مجموعهای از عدالت اجتماعی، زیستمندی اقتصادی و تعادل اکولوژیک) است. باور راسخ براین است که پایداری مجموعه کلانشهری جز با تقسیم آن به واحدهای اجتماعات محلی ممکن نیست. تنها در این صورت است که پیوندهای پایدار و نیروبخش متقابل بین اجتماعات و محیط بهوجود میآید و همزیستی با طبیعت و با یکدیگر جانشین رقابت با حراج دارایی نسلهای آینده و «طبیعت فروشی» میشود. از این رو راهبرد نیل به توسعه پایدار کلانشهری به ایجاد منظومهای از واحدهای فضائی خودگردان همراه با توسعه اجتماعات محلّی در چارچوب نظام مدیریت یکپارچه شهری باز میگردد. این همان چیزی است که گمگشته برنامهریزی شهری کنونی کشور است و گویی با طرح و اجرای نقشههای کاربری زمین و زیر ساختها و مانند آنها، کالبد شهر موجب توسعه اجتماعات میشود. یکپارچه شدن مدیریت شهری این امکان را میدهد که علاوه بر کالبد، کارکرد و محتوای اجتماعی و اقتصادی را نیز با یکدیگر در فرایند برنامهریزی توسعه مورد توجه قرار داد و مهمتر از این فراورده (Product)، فرایند(Process) مشارکتی و دربرگیرنده کثرت شهروندان را به راه انداخت؛ فرایندی که لازمه توسعه پایدار و شهروندمدار است.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-ضرورت ها و الزامات برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه توسعه کلان شهر تهران3441258FAمحمد شیخیJournal Article20111116-کلانشهر تهران نمونهای از یک نقطه کوچک جمعیتی است که از زمان آقا محمدخان قاجار با اراده سیاسی به عنوان پایتخت انتخاب شده و تداوم آن تا به امروز رشدی انفجاری داشته و در حال حاضر بیش از 13.000.000 نفر را در هسته مرکزی و در منطقه شهری خود جای داده و در پهنهای به وسعت بیش از 16.000 کیلومتر مربع عمل میکند. متناسب با این رشد، مسایل و مشکلات آن نیز از حد یک شهر کوچک و میانی به یک کلانشهر و منطقه شهری پیوسته رسیده است.
بر این مبنا اگر روزگاری قانون بلدیه و انجمنهای ایالتی و ولایتی میتوانست راه حلی نسبی برای اداره امور این شهر باشد، امروز دیگر حتی قانون شهرداریها واصلاحات بعدی آن، ضوابط و مقررات طرحهای شهری و شهرسازی، آئیننامهها و مصوبات موردی برای پاسخگویی به مسایل روز افزون آن - توأم با پیچیدگیهای ناعملکردی آن در شرایط تولد، رشد تا بلوغ خود و به ویژه در روند حرکت به سمت جهانی شدن- پاسخگو نیست. از سوی دیگر مشکلات ساختاری مدیریت و برنامهریزی در دو عرصه شهری و منطقه شهری آن، عملاً برنامهریزی، اجرا و نظارت بر طرحهای توسعه شهری را با چالشی بزرگ مواجه کرده است. مضاف بر این، تعدد و تفرق نهادها و دستگاههای متولی امر مدیریت شهری و تضاد نگرش بخشی- ملی با نگاه منطقهای – فضایی و محلی، مدیریت تهران را هم در عرصه شهر و هم منطقه شهری ناکارامد کرده است.
این در شرایطی است که تهران به عنوان پایتخت ایران اسلامی از یکسو و به عنوان کلانشهری مهم و تاثیر گذار- حداقل در جهان اسلام- از سوی دیگر در کوران جهانی شدن و حرکت به سمت تجدید ساختار برای تاثیرگذاری جدی (جزء شهرهای جهانی محسوب شدن) نیازمند دگرگونیهای اساسی و بنیادی در عرصههای گوناگونی است که این مقاله مروری بر جنبههایی از آن خواهد داشت.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-تمرینی برای دولت محلی4243259FAJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-اعتقاد به مدیریت یکپارچه نیازمند اعتماد متقابل است4445260FAغلامرضا کاظمیانJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-بازنگری در تعریف شهر4647261FAJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-پنج مانع در تحقق مدیریت یکپارچه شهری4849262FAJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-بافت های فرسوده شهری- تجربه آلمان5051263FAرودولف شفررئیس دانشکده شهرسازی، ساختمان و محیط زیست دانشگاه فنی برلینJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101Newsخبر/ نهاد5252264FAJournal Article20111116-پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-جایگاه زن در هنر ساسانی5457265FAفریدون آورزمانیJournal Article20111116-در فرهنگ ایران زمین، زن نماد مهر و عشق، سازندگی و باروری به شمار میرود. کشف صدها تندیسه از حفریات باستانشناسی در شوش، تپه سراب کرمانشاه، تورنگ تپه و سایر نقاط ایران و به دنبال آن پرستش ایزدبانوانی چون «سپندارمذ»، «نانایا» و «اَناهیتا» در طول تاریخ بیانگر بزرگداشت و ارجگذاری به زن، نیروهای سازنده و زندگیبخش او بوده است. خوشبختانه باورهای نیکو و مقدس در بستر تاریخ هرگز زادگاه خود را فراموش نمیکنند بلکه همواره بالنده و پیشرو در دل و جان مردم زنده میمانند. بزرگداشت «شهربانو» و «نیکبانو» دختران یزدگرد، سیده خاتون و صدها زیارتگاه دیگر در سرزمین ایران اسلامی نشانه تداوم، بزرگداشت و احترام به زن در بستر پاک و نورانی تاریخ ایران در طی هزارهها و سدهها میباشد.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-نگاه شیشهای به معماری5861266FAعلیرضا نظامیکارشناسارشد مدیریت پروژه و ساختمریم قربانزادهکارشناسارشد تکنولوژی معماریJournal Article20111116-شرکت سونی، با فاصله کوتاهی از فرو ریختن دیوار برلین به فکر گسترش مرکز اداری خود در شهر برلین افتاد؛ شرکت «تیشمان سریر»<sup>1</sup>برای ساخت این مرکز انتخاب شد و «سونی سنتر» <sup>2</sup>را در مرکز تاریخی شهر برلین ایجاد کرد.
سونی سنتر یک ساختمان نیست، بلکه یک قسمت از شهر است. خارج آن یک شهر واقعی و داخل آن یک شهر مجازی<sup>3</sup> است که دروازه و مسیر عبور عابران، این تبدیل واقعیت به مجاز را تقویت میکند. فضا و خیابانهای اطراف سونی سنتر، دارای بافت سنتی و تاریخی هستند اما درون آن یک میدان سرپوشیده جدید برای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی امروزه، از پخش فیلم تا گردهماییهای 3000 نفری، وجود دارد (تصویر 1).
در اطراف این میدان امکاناتی از قبیل کافیشاپ، رستوران، سینما و مجموعههای تفریحی و سرگرمی گنجانده شده است.
نمای ساختمانهای اطراف آن، با بالکنها و راهروهای باز، به این فضای عمومی رو نموده است خود باعث ایجاد یک ارتباط بین فعالیتهای داخل ساختمان با این فضای عمومی شده است. ترکیب فعالیتها و زندگی شهری همان کانسپت<sup>4</sup> معماری و فضا است که «هلموت یان» معمار این مجموعه در ذهن خود داشت.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-آیا معماری امروز ایران محصول انقلاب اسلامی است؟6264267FAسعید حقیردکترای معماریJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-برج میلاد از منظر هرمنوتیک6568268FAعلیرضا نوروزی طلبدکترای پژوهش هنرJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-تحولات مفهومی منظر7071269FAJournal Article20111116-به دلیل آغاز دیرهنگام معماری منظر، این مفهوم در جامعه ایران با نوعی سطحینگری و بی مبالاتی در تعاریف علمی مواجه بودهاست (منصوری،1383). امروزه یکی از مشکلاتی که متخصصین منظر، طراحان شهری و معماران با آن دست به گریبان هستند، مفهوم منظر و تعاریف متعدد، پیچیده، چند لایه و بعضاً غلطی است که از این واژه به عمل می آید. تصور عامیانه منظر را در حد علمی برای تزیین محیط تلقی میکند. در این تصور، منظر در حد کاشت گل و گیاه، ساخت آب نما و ... تنزل مییابد.
بازشناخت تعاریف و ریشههای به وجود آورنده این مفهوم، مانع از کجفهمی یا برداشتهای نادرست از مفهوم منظر است. تعاریف نوین از منظر اصلاح دیدگاهها و روشهای عامیانه را ضروری میسازد.
این نوشتار تلاش دارد تا با ارائه تعاریف متعدد اما مرتبط در یک سیر هدفمند به واکاوی مفهوم منظر بپردازد، با این دیدگاه که منظر تنها یک واژه نیست بلکه مفهومی است جامع که میتواند راهی برای شناخت ساختار زندگی مردم دنیا باشدپژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-چیستی منظر شهری در آرای صاحب نظران7273270FAJournal Article20111116-منظر، دیدگاهی جدید در ارتباط انسان و محیط است که به تفسیر فضا میپردازد و گرایشهای مختلف آن در جوامع پیشرفته به سرعت در حال گسترش است. نگاه منظر به فضاهای بیرونی، ناشی از پایگاه فلسفی و دکترین حاصل از شکستن نگاه کلاسیک علمی به انسان و هستی است. از طرف دیگر برای ارتقاء کیفیت شهر، تخصصهای مختلفی در این حوزه، دخیل هستند و تصور اکثریت آنها بر پایه جهان دوقطبی دکارت بنا شده است. این امر موجب میشود که برای دخالت در شهر تنها ابعادکالبدی آن در نظر گرفته شود و از جنبههای اجتماعی و معنایی آن غفلت شود. نظریه منظر که این جهان دوقطبی را درهم میشکند، از دریچهای دیگر به شهر نگریسته و آن را موجودی مستقل از زمان و مکان نمیپندارد که تنها در ابعاد مورفولوژیک معنا شود، بلکه شهر را موجودی پویا و درحال حرکت میبیند که تغییر میکند و با خود، دامنه فرهنگ، جامعه و نگاه انسان را نیز تغییر میدهد. در جامعه امروز ایران، نه تنها جایگاه منظر شهری در اسناد توسعه و راهبردی شهر مشخص نیست، بلکه با نوعی سطحینگری نیز مواجه شده است. سطحینگری که آن را تا حد یک مفهوم خرد و کوچک تقلیل میدهد و تنها به اقدامات عملیاتی- اجرایی در سطح تکنیک میپردازد. این نوشته قصد دارد با مرور نظریههای صاحبنظران معاصر که اکثراً متاثر از لینچ، بیکن و کالن هستند، نشان دهد که فهم ناقص از منظر شهری در حوزههای علمی و تخصصی تنها به اقدامات کالبدی صرف در شهر میانجامد. در حالی که شهر در نگاه امروز، تنها در کالبد خلاصه نمیشود بلکه روحی را درون خود در جریان دارد که همزمان و توأمان حاصل تعاملات اجتماعی و حیات مدنی در فیزیک و کالبد شهر است.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-نقش نشانه ها در مدیریت منظر شهری7475271FAJournal Article20111116-منشأ بسیاری از بحرانهای اجتماعی و شهرنشینی، بیتفاوتی مردم نسبت به تغییرات محیط و تبعات آن همچون تضعیف فرهنگ و هویتهای محلی است. علائم و نمادهایی که جامعه شهری از طریق آشنایی وانس با آن، قادر به بازشناسی اطلاعات محیط شهری است، جزئی از منابع هویت فضایی است و نقش آنها به مثابه دستور زبان ادراک خوانایی مکنونات اجتماعی و سیاسی شهر است. منظر شهری، به عنوان تجلی خارجی یک کلیت واحد، محصول انطباق لایههای اطلاعاتی متعدد در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی، بوم شناختی و ... از شهر بوده و در گونهشناسی نقشهای مختلفی که تاکنون بر عهده داشته است، مهمترین نقش آن، فراهمآوردن امکان قرائت کلیت شهر به مثابه یک «متن» است. بر اساس مطالعاتی که از دهه 1960 میلادی در زمینه «نشانه شناسی» شهری بهعمل آمده است، میتوان منظر شهری را نظامی از «دال»ها انگاشت که به مجموعهای از «مدلول»ها اشاره مینماید. فهم منظر شهری به مثابه «نظامی از نشانهها» که قادر به «پیام»رسانی در زمینههای گوناگون است، امکان «قرائت» و «خوانش» متن شهر وکشف و یا تاویل معانی آن را فراهم می سازد.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-منظر ورودی؛ دریچه ادراک شهر7677272FAJournal Article20111116-پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-خاطره، هویت، منظر7878273FAJournal Article20111116-یکی از اهداف نهایی معماری در جوامع بشری، تقویت و ارتقاء فرهنگ جامعه از طریق بازنمایی مظاهر تمدن همچون هنرها، شهر و فضاهای شهری گذشته است که از استقلال و هویت مختص خود برخوردار بوده و در صدد است مفاهیمی ایجاد کند که نهایتاً موجب ادراک معناهایی همچون احساس تعلق به مکان، حس شهروندی و تداعی خاطرات گذشته شود. در حالی که آنچه امروزه اغلب در ذهن انسانها تصویر میشود چیزی جز ساختمانهای بلند اداری، بانکها، برجهای عظیم مسکونی و فضاهای تعریف نشده، نیست. اما واقعیت امر این است که آنچه شهر را به مکانی باخاطره تبدیل میکند، تنها بناها و ساختمانهای موجود و در واقع بعد کالبدی شهر نیست، بلکه این انسان است که در تعاملش با فیزیک شهر (چه در بافتهای سنتی و چه در بافتهای نوساز) موجد هویتشهری میشود. در این نوشتار مقوله هویت شهری، عناصر و عوامل موثر بر آن، به اختصار پرداخته میشود.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-منظور روشن7979274FAJournal Article20111116--پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-تئوری منظر؛ راهحل تداوم هویت محله در روند نوسازی شهر8080275FAJournal Article20111116-نوسازی بافتهای فرسوده شهری یکی ازچالشهای مدیریت شهری دهه اخیر ایران است. طبق معیارهای مصوب شورای عالی شهرسازی در کل کشور حدود 55000 هکتار بافت فرسوده شناسایی شده است. این بافت ها اکثراً خارج از ناحیه تاریخی شهر هستند و در آنها کارکردهایی در مقیاس شهر وجود ندارد. وسعت زیاد بافتهای فرسوده و جمعیت بالای ساکن در آنها، دو شرط اساسی برای انجام نوسازی را تعیین می نماید؛
اول، حفظ جمعیت ساکن در بافتهای فرسوده و جلوگیری از مهاجرتهای درونشهری است. تجربههای جهانی و ملی نشان داده است برنامه ریزی برای جابجایی ساکنین این نوع بافتها و نوسازی صرف کالبد (که اغلب به منظور جلب منافع اقتصادی و بهرهکشی از زمین ارزان و موقعیت شهری آن صورت میگیرد) نوعی پاککردن صورت مساله است. زیرا در عمل محلات و بافتهای فرسوده جدیدی توسط ساکنین رانده شده در گوشه دیگری از شهر سر بر میآورد. دوم، لزوم اجرای نوسازی به دست خود ساکنان محله است. زیرا طبق اظهار نظر متصدیان امر، نوسازی هر هکتار بافت فرسوده از طریق مداخله متمرکز 100 میلیارد ریال هزینه در بر دارد، در این صورت هزینه واقعی نوسازی بافتهای فرسوده کشور، رقمی نجومی و تأمین آن از سوی دولت، غیر ممکن خواهد بود. لذا ضروری است که روند نوسازی در جریان تحولات تدریجی شهر، هدایت شده و بر اساس اولویتهایاجرایی صورت پذیرد.پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظرمنظر2008-74461320100101-جایگاه منظر شهری در اسناد توسعه شهری ایران8181277FAJournal Article20111116-موضوع منظر شهری و ارتباط آن با اسناد توسعه شهرها در ایران دارای دو وجه متفاوت است. اول آنکه اصولاً اسناد توسعه شهری در ایران کمترین ارتباط را با ماهیت فعلی شهرسازی در جهان دارند و کهنگی و ناکارامدی چارچوبهای نظری و روششناسانه آنها باعث میشود که عنوان کردن هرگونه بحث جدیدی در این حوزه در ایران کاملاً بیثمر بماند. از سوی دیگر، حداقل در عرصه مباحث ترقیجویانه و اصلاحطلبانه در مباحث شهرسازی در ایران، متخصصان شهرسازی چارهای جز مطرح نمودن تجربیات جدید در حوزه علم شهرسازی و بر پایه یافتههای علمی ندارند، زیرا این بخشی از رسالت علمیحرفهای آنها محسوب میشود.