2024-03-29T09:50:33Z
http://www.manzar-sj.com/?_action=export&rf=summon&issue=5605
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
منظر ایرانی : رابطه دوگانه
سید امیر
منصوری
روستاهای ایران مرز روشنی با طبیعت ندارند. برای آنها ساختوساز برای سکونت، همسان با طبیعت شکل میگیرد. در نظر ایرانی طبیعت، موجودی است که زندگی و جریان خود را دارد و برای همسایگی با او، باید سازگاری نشان داد. مهار طبیعت یا جداییگزینی از آن خوشعاقبت نیست. همسازی با طبیعت در طول تاریخ تدریجاً زیباییشناسی خاصی را در روستای ایرانی پدید آورده است که طبیعت بکر در آن جایگاه پراهمیتی دارد. صحنههایی نیز که طبیعت در جریان حیات خود میآفریند، زیباست؛ چه، در نظر ایرانی صحنههای طبیعی، تصادفی پدید نیامدهاند بلکه محصول فعالیت نظاماتی در دل طبیعت هستند که بسیاری از آنها برای ما روشن نیست. اما همچون هندسه فرکتال، در پس ظاهر متنوع خود، از نظمی قابلدسترسی برخوردارند. ازاینروست درختی که تنهایی توانسته با صخرههای کوهستان تعامل حیاتی داشته باشد، بهعنوان بخشی از« موجود» طبیعت به رسمیت شناخته میشود و باقی میماند. چنین تکدرختهایی در منظر ایران بهوفور دیده میشود؛ و چهبسا پدید آمدن سهگانه منظر ایرانی، که منظری تاریخی و مصنوع است، ناشی از قدرت و اصالت چنین رویکردی در تاریخ فرهنگ ایران بوده باشد. خانههایی میان صخرهها، تقلید از حیات درخت در لابهلای آنهاست. همانطور که درخت پیرامون خود به سازگاری رسیده، خانهها هم در اندازه و شکلی محدود، همسازی با محیط را تقلید کردهاند و هر سه باهم زندگی به تعادل رسیدهای را ادامه میدهند. در سوی دیگر، شهرهای ایرانی، اغلب لبهای قاطع و متضاد با طبیعت دارند. در بیشتر نمونهها، حصاری قوی مرز میان شهر و طبیعت را تعریف میکند. این لبه آنقدر قوی است که برای تردد میان شهر و طبیعت، دروازهای بهمثابه فضای واسط ساخته میشود و «رفتار» ارتباط میان این دو چنان پراهمیت میگردد که دروازهها نمادهای شهر میشوند و تعیینکننده ساختار و ستون فقرات شهر. جداییگزینی شهر و پیرامون در مقابل همسازی روستا با محیط، دو رویکرد متضاد بهحساب میآید. چرایی آن را در سرشت و سرنوشت شهر باید جستجو کرد. از دیرباز، حصار، لبهای معنا بخش به ساکنان درون آنها بوده که قلعه امن را به وجود آورده است. شهرها، پسازآن و با تبعیت از همان روش برای حفظ خود و دارایی ساکنان، همآغوش با طبیعت را به قیمت امنیت رها کردند. درعینحال، شهروند ایرانی، در شهرهای پیش از اسلام و در پناه دیوارها انسانی ممتاز بود که در جایگاه اجتماعی بالاتری از ساکنان پیرامون، که در دل طبیعت جای داشتند، میایستاد. صرفنظر از سدههای نخستین دوره اسلامی که حصار شهرها با شعار برابری اجتماعی اهالی درون و بیرون شهر فروریخت، سنت دیرین ممتاز گرداندن مکان زیست شهروندان، این بار به بهانه یا دلیل امنیت ایجاد شد. نتیجه قهری این باززندهسازی، جداییگزینی شهر از طبیعت بود که در دوره مدرن، با صورتی آذینشده ادامه یافت. کمربندهای سبز شهرهای امروزی، اگرچه در نگاه خرد و جزءنگر، فضاهای مطلوبی برای محیطزیست یا خدمات شهر پدید میآورند اما از منظر کلنگر، همچنان بر دوگانگی شهر و پیرامون اصرار میورزند و رابطهای قهرآمیز با طبیعت محیط خود برقرار کردهاند. رابطهای که تأکید ویژه و پررنگی بر حفظ فاصله و حتی تبدیل آن به یک موجود مستقل که حائل شهر و طبیعت باشد دارند.
فرهنگ ایرانی
2017
02
19
3
3
http://www.manzar-sj.com/article_47209_ed7bc2f3ea5a15608b4a9f0a9ab408f5.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
طبیعت انسانی در نگاه عرفانی باغ در منظر حافظ
مهدی
شیبانی
رضا
کسروی
برای تبیین جایگاه باغ در منظر حافظ و بیانِ این مسئله که نسبت و ارتباط هنر باغ و شعر از حیث آفرینش هنری باهم چیست که مفهوم باغ به نحوی پربسامد در شعر حافظ حضور مییابد، باید ساحت ادراکی این دو مورد مداقه قرار گیرد. مقایسه این دو هنر بر اساس مؤلفههای بصری، شکلی صرف یا وجوه تعقلی صرف امکانپذیر نیست و در این زمینه تعلق این دو هنر به دو ساحت ادراکی مختلف هنرهای تجسمی و غیر تجسمی و سلسلهِ تحولات نگاه درونی و انفسی به طبیعت را در جریان شعر فارسی باید موردتوجه قرار گیرد. هدف این مقاله کشف چگونگی این رابطه درونی است و میخواهد نشان دهد استفاده فراوان از واژگان مرتبط با باغ در شعر حافظ را باید محصول قرابت نحوه آفرینش هنری در رابطه با تبیین حکمت آفرینش در نگاه او دانست. قرابتی که نه از همنشینی باغ ساز و شاعر در عالم بیرون که از ارتباطی درونی و انفسی حاصل میشود. طبیعت در شعر حافظ بهطورکلی و باغ بهطور خاص، توصیف عینیات نیست و برای شناخت آن باید جهانبینی شاعر را مورد مداقه قرار داد. برای شناخت جهانبینی عارف، شناخت سیر تحول نگاه به طبیعت در نزد عارفان و تبدل مفهوم زهد در تاریخ تصوف ضرورت مییابد. در چنین بینشی است که بهشت زمینی میشود و زمین بهشتی. از طرفی بنیان فکری هنرمند هر دو وجه فاعلی و مفعولی طبیعت را میشناسد. وجه فاعلی آنکه آفرینش هنری در قالب شعر، باغ و ... از آن سرچشمه میگیرد و هنر را بااخلاق مربوط میکند. قلمرو هنر آنجا آغاز میشود که طبیعت و اخلاق درهمآمیخته و باهم یگانه شوند. طبیعتی که چنان به اخلاق خود درآمیخته که وجودش را نمیتوان بی آن تصور کرد، هنر نیز همین احساس لذت وجود دارد. طبیعتی که در هنر، اخلاق خود را یافته است و از منطق درونی خویش پیروی میکند. در این کشاکش، همچنان که طبیعت درون آرایش مییابد و زبان، طبع شاعرانه پیدا میکند، طبیعت سرکش بیرون نیز به دست انسان از نو آرایشی مییابد و نیروهای وحشی از آن رانده میشود و طبیعتی میشود آرایش یافته به دست انسان و برای انسان، یعنی- یک باغ، یک طبیعت انسانی.
حافظ
زیباییشناسی
باغ
منظر
جانِ آگاه
تصوف
2017
02
19
6
13
http://www.manzar-sj.com/article_49153_615d84a99621f9d9b8ee5902bc698c6e.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
نمونه قبلی : زمینهساز خلاقیت یا تقلید در طراحی منظر
فاطمه
خزاعی
محبوبه
خالویی
عقاید متفاوتی در رابطه با تأثیر نمونههای قبلی بر آموزش دانشجویان وجود دارد. درحالیکه برخی این امر را عاملی برای افزایش خلاقیت دانشجویان تلقی میکنند برخی معتقدند که نمونههای قبلی تنها زمینهساز تقلید از ایدهها و نه خلق ایدههای نویناند. گرچه بررسی نقش نمونههای قبلی در طراحی دانشجویان در زمینههای مختلف طراحی سنجیده شده کمتر تحقیقی به نقش آن در آموزش منظر پرداخته ست. تحقیق حاضر بر آن ست که در ابتدا طی یک تحقیق کیفی الگوهای متفاوت استفاده از نمونههای قبلی را توسط دانشجویان بسنجد و در ادامه دلایل کپیبرداری از ایدهها را در طراحی منظر از زاویه دید دانشجویان بیان کند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از روش تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) استفادهشده است. نتایج بخش کیفی تحقیق سه الگوی استفاده از نمونههای قبلی را در پروژههای دانشجویان مشخص کرد. گروه A بهطور خلاقانهای از نمونههای قبلی در ارائه راهحلهای جدید استفاده کرده بودند. گروه B برخی از عناصر نمونههای قبلی را برای استفاده جدا کرده یا برخی از ویژگیها را بهطور کامل مدلسازی کرده بودند. گروه C کل نمونه را کپی کرده بود. به دنبال مشاهده و مصاحبههای متمرکز دلایل شیوههای متفاوت استفاده از نمونههای قبلی با دانشجویان به بحث گذاشته شد. نتایج این بخش از تحقیق بهعنوان مبنایی برای بخش کمی تحقیق مورداستفاده قرار گرفت. نتایج بخش کمی تحقیق نشان داد که کمبود وقت، نداشتن تجربه کاری، علاقهمندی به یک طرح خاص و مهارت در سهبعدی سازی با نرمافزارهای طراحی از مهمترین دلایلی ذکر شدند دانشجویان را به کپیبرداری صرف از تمام و یا بخشی از نمونههای قبلی (نمونههای اجراشده) ترغیب میکنند.
نمونههای قبلی
خلاقیت
آموزش معماری
طراحی منظر
2017
02
19
14
21
http://www.manzar-sj.com/article_47211_74eb1f01bfccf3e6e0916734fdd7d5fd.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
تعامل شهر اهواز با رود کارون
مرتضی
همتی
آذرنوش
امیری
رودخانه کارون در جنوب ایران از پیش از اسلام، از تمدنسازترین رودخانههای این منطقه است و شهر اهواز که پیشینه آن به پیش از دوران ساسانی بازمیگردد در کنار همین رودخانه شکلگرفته است. لبه شهری رودخانه کارون در شهر اهواز همواره تحت تأثیر نوع تعامل این شهر با رودخانه بوده است. در طول تاریخ اهمیت رودخانه کارون برای ساکنین این منطقه فراتر از عنصری جهت تأمین آب و بهعنوان زیرساخت اصلی در رونق اقتصادی شهر عمل کرده است. ارتباط اقتصادمحور شهر و رودخانه موجب شده بود تا در طی سالیان لبه شهری رودخانه در این منطقه با کاربری تجاری شکل گیرد. این در حالی است که در دهههای اخیر با رویکردهای متفاوتی که نسبت به تعامل با کارون اتخاذشده، رودخانه بهتدریج نقش اقتصادی خود را در نظام شهری ازدستداده و متعاقب آن لبه شهر و رودخانه دچار اخلال شده است. چنانچه به نظر میرسد شهر حیات اقتصادی خویش را از رودخانه مجزا نموده و توسعه آن بر مبنای رودخانه شکل نمیپذیرد. این موضوع سبب شده تا هویت لبه شهری اهواز که طی قرون بر اساس رودخانه شکلگرفته دچار آسیب شده و به دنبال آن شهر با چالشهای متعددی روبرو شود. این پژوهش باهدف بررسی و تحلیل چگونگی و چرایی رابطه شهر اهواز و رودخانه کارون در طول تاریخ و شکلگیری لبه شهری کارون و آسیبشناسی آن، در دو بخش ابتدا به بیان ارتباط شهر و رودخانه در گذشته و پسازآن به تحلیل رویکردها و اقداماتی که در دهههای اخیر نسبت به آن صورت گرفته، میپردازد.
لبه شهری
ارتباط شهر و رودخانه
هویت شهری
رودخانه کارون
شهر اهواز
2017
02
19
22
31
http://www.manzar-sj.com/article_47212_07ee0a6f74716cf69f60a4c735db06be.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
مواجهه شهر اردبیل با دریاچه شورابیل
احسان
کرامتی
فیروز
آرمون
سید یحیی
خاتمی
توسعه شتابان شهر در مسیر خود ناگزیر از تهاجم به طبیعت اطراف است این امر مجال تفکر پارادایمی و پرداختن به ابعاد مختلف در مکان گذار را نمیدهد. در هرلحظه از فرآیند توسعه، برآیند مابهازای برخورد شهر و طبیعت، مکانی با ویژگیهای زیباشناختی خاص است که شتابِ طرحهای توسعه توان انطباق با ظرفیتهای موجود را نمیدهد، در این هنگام وجهی از منظر- عمدتاً با غلبه زیبایی کارکردی و کالبدی- بر جنبههای دیگر پیشی میجوید. عرصه این توسعه، لبه شهر و طبیعت را بهمثابه فضای میانجی متأثر از ویژگی و ارزشهای هردوی آنها تعریف میکند؛ استحاله این لبه، متأثر از روح زمان، خود را گاه در سویههایی از تهاجم و تقابل و گاه تعامل و تبادل نشان میدهد. در این مقاله لبه گذار توسعه شهر اردبیل و برخورد آن با طبیعتِ دریاچه شورابیل در مقام تنهاترین دریاچه طبیعی داخل شهری ایران، از بعد زیباشناسی موردبررسی قرار میگیرد تا سمتوسوی آن در مطالعات طرحهای شهری مشخص شود. میتوان تأکید بر رویکرد کارکردی-کالبدی را در طرحهای شهری اطراف دریاچه مشاهده کرد که با نادیده گرفتن ابعاد معنایی متأثر از تاریخ و ظرفیت طبیعی، نقش دریاچه را با مرکزیت قوی تفریحی مورد غفلت قرار میدهد. این در صورتی است که هرگونه مداخله و توسعه لبه باید همواره متوجه زیبایی یکپارچه باشد تا علاوه بر پاسخگویی به نیازهای کمی، از خلال مدیریت کیفیت و ظرفیت پنهان، نقش قلمروهای فضایی در سازمان شهر را در نظر گیرد.
لبه توسعه
ظرفیت طبیعی
قلمرو فضایی
دریاچه شورابیل
شهر اردبیل
2017
02
19
32
39
http://www.manzar-sj.com/article_47213_5393b0376178cc8740327e340b937f14.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
باغستان سنتی قزوین
احسان
دیزانی
لبه شهری قزوین، از طبیعتی مصنوع شکل یافته و گونهای تاریخی از لبه طبیعی شهر است. طبیعتی دستساخت انسان، به نام باغستان سنتی قزوین که ریشه در هزارههای تاریخ ایران دارد. باغستان سنتی ارتباطی چندلایه با شهر دارد ولی رویاروی کالبدی آن با قزوین در لبه شهر شکل میگیرد. جستار حاضر بر آن است با بررسی و تحلیل ویژگیهای باغستان سنتی قزوین، گوشهای از عمق کارایی یک نمونه منحصربهفرد ایرانی را، برای لبهی شهری مطلوب معرفی نماید. روش تحقیق در شناخت موضوع تحقیق تفسیری-تاریخی بوده و از طریق روش پدیدارشناسانه ویژگیهای موضوع تحقیق مورد کنکاش و تحلیل قرارگرفته و سپس جمعبندی شده است. در نگاه نخست موضوع لبه شهری، چالشی فرمال به نظر میآید ولی متأثر از لایههای متنوع شهری است. کارکردهای لبه شهر، تأثیر زیادی در پایایی و شکل آن دارد؛ ازاینرو چالش اصلی در پژوهش پیش رو ریشهیابی کارکردهای لبه تاریخی شهر قزوین است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که کارکرد اصلی باغستان تأمین ضرورتهای شهری قزوین در اعصار مختلف بوده است. تأمین شرایط پایدار برای شهر، توسط مهار ناملایمتهای طبیعی مانند سیل، بادهای مزاحم، کمآبی و ایجاد بستر مناسب، برای تأمین آب و معیشت شهروندان حتی ایجاد بستر ویژگیهای اجتماعی- فرهنگی ازجمله کارکردهای باغستان قزوین بهعنوان لبه شهر قزوین با طبیعت بیرون است.
باغستان سنتی
قزوین
شهر
پایداری
لبه شهر
2017
02
19
40
47
http://www.manzar-sj.com/article_47214_8d52916fc6b91e89968fe9f095a1c7ec.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
کوهستان البرز در طرح جامع تهران
بابک
داریوش
کوه در تمدنها و آیینهای باستانی نقشی مهم داشته و همواره مورداحترام مردم بوده است اما در ایران به لحاظ جغرافیای خاص آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. اهمیت کوه در گذشته تا جایی است که تمدنهایی چون سومریها و عیلامیها، عبادتگاههای خود را مانند زیگورات چغازنبیل به شکل کوه میساختند. کوههای البرز بهعنوان مهمترین و مرتفعترین کوههای ایران در شمال شهر تهران واقعشده است. این کوهها علاوه بر اینکه یک عنصر مهم طبیعی است و محدوده و حریم شهر تهران را مشخص میکند، یکی از عوامل اصلی هویتبخش شهر تهران نیز به شمار میرود. در حال حاضر نگاه کالبدی به این کوهها سبب شده تا رابطه میان شهر و کوه رابطه مطلوبی نباشد اما کوه البرز بهعنوان مهمترین لبه شهری تهران ماهیتاً میتواند نقش به سزایی در هویتبخشی و ایجاد رابطه مطلوب با شهر تهران داشته باشد. با توجه به اهمیت این کوهها و تأثیر گسترده آن بر شهر، هدف این مقاله ارزیابی جایگاه این کوهها در برنامهریزی شهر تهران بوده و بررسیها از سند اصلی طرح جامع شهر تهران مصوب 1386 صورت گرفته و روش پژوهش از نوع کیفی و بررسی مطالعه موردی است.
البرز
کوه
تهران
طرح جامع شهر تهران
2017
02
19
48
55
http://www.manzar-sj.com/article_47215_eabf4e70ed85d5d22a8af2475a48cddf.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
طرح کمربند سبز فرانکفورت
مریم
محسنی مقدم
با افزایش جمعیت شهر، حریم آنها در معرض توسعه محیط شهری قرار میگیرد و منجر به پیشروی شهرها در حومه آنها میشود. یکی از راهحلهای دنیای مدرن در جلوگیری از رشد بیرویه شهرها ایجاد کمربند سبز در اطراف شهرهای بزرگ است. این راهکار دارای ارزشهای زیستمحیطی بسیاری است و طبیعت و چشمانداز گسترده را در دسترس جوامع شهری قرار میدهد. شهر فرانکفورت از نمونههای موفق بهکارگیری کمربند سبز است. این مقاله به تحلیل کمربند سبز و بهطور ویژه کمربند سبز فرانکفورت میپردازد. این شهر به علت موقعیت جغرافیایی دارای ذخایر طبیعی ارزشمندی در اطراف شهر است که مدیران شهری آن را هوشمندانه حفظ و از گسترش بیرویه شهر جلوگیری کردهاند. در طرح برنارد لاسوس برای کمربند سبز فرانکفورت، فضایی چند عملکردی برای مردم شهر در بستری طبیعی طراحی شد، فضایی که علاوه بر ارتقا سطح اکولوژی منطقه، این مکان را تبدیل به محلی برای تفریح، سرگرمی و آموزش برای جامعه شهری کرده است. لاسوس در این طرح برای وحدت بخشی به مکانهای ناهمگن موجود در حومه شهر، با به رسمیت شناختن تفاوت آن مکانها و درعینحال سازماندهی آنها بهصورت کلیتی واحد و متشکل از عناصر متفاوت عمل کرده است. از مهمترین دستاوردهای این طرح استفاده از تمایز منظر و حفاظت از گونههای زیستی متنوع، زمینهای کشاورزی و جنگلی در اطراف شهر و ایجاد فعالیتهای بینابینی اجتماعی برای حمایت از یک جامعه شهری فعال است.
کمربند سبز
طبیعت
توسعه شهر
حومه شهر
2017
02
19
56
65
http://www.manzar-sj.com/article_47216_f2bd9cd4b3a4139c5eedc8329e1598c0.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
بررسی طرح احیای محدوده حفاظتی بارانگارو
حمیده
ابرقویی فرد
فرم شهر تبلور رابطه تاریخی انسان با محیط طبیعیاش و منظر شهر حاصل ادراک انسان از این بستر تعاملی با طبیعت است. در این دیدگاه قرائت لایههای تاریخی و طبیعی منظر و نحوه تأثیرگذاری انسان بر آنها، فرصت شناخت و در مرحله بعدی بیان دوباره آن در قالبی تکاملیافتهتر را در اختیار ما قرار میدهد. شهر سیدنی در کشور استرالیا از نمونههای قابلتوجه شکلگیری شهر در مجاورت دریا است. طرح احیا دماغه بارانگارو، متأثر از رابطه تاریخی شهر سیدنی و دریا، بهعنوان زیرمجموعهای از ارتباط انسان با طبیعت شکلگرفته و شامل احیا شکل طبیعی دماغه در دوران پیش از صنعت، به شکلی نمادین است. اقدامات صورت گرفته در این راستا متشکل از بازنویسی ویژگیهای تاریخی سایت به لحاظ عینی نظیر ویژگیهای مورفولوژیکی بستر طبیعی و به لحاظ ذهنی نظیر احیای فرهنگ بومی است. اگرچه پیشینه صنعتی دماغه بارانگارو بخشی از تکامل آن را از یک لبه طبیعی متعلق به قبایل بومی استرالیا تا یک لبه صنعتی متعلق به سیدنی قرن 21 تشکیل میدهد، اما نباید این نکته را فراموش کرد که هدف منظر شهری دموکراتیزه ساختن فضاهای عمومی با تکیهبر ماهیت پویای منظر است. اگر نوع تعامل موردنیاز توسط ساکنان سیدنی در این دوره از زمان، فضایی برای پیوند شهر با طبیعت رها از ویژگی صنعتی بندرگاههای آن باشد کمرنگ ساختن لایههای صنعتی در لوای رویکرد طبیعتگرای معمار منظر، قابل توجیه خواهد بود. این عقبگرد تاریخی به مورفولوژی سایت در دوران پیشاصنعت، امکان ارتباط دوباره شهروندان با لبه طبیعی شهر را فراهم میآورد که ختم شدن شبکه شهری به مفری طبیعی بهجای امتداد بدون انقطاع و نفسگیر بافت شهری و صنعتی سیدنی از نتایج کلی آن است. در این پروژه با شرایط طبیعی فراهمشده نظیر احیای پوشش گیاهان بومی و مرفولوژی در قالب سنگفرشهای ماسه سنگی و نیز احیای فرهنگ طبیعتگرای اقلیت بومی، هویت شهری سیدنی علاوه بر یک شهر بندرگاهی و صنعتی به پیوندگاه طبیعت و صنعت، بتن و ماسهسنگ، فرهنگ بومی و فرهنگ مدرن، و بهطورکلی پیوند جامعه با تاریخ در قالب منظر طبیعتگرا ارتقا مییابد.
منظر طبیعتگرا
پیتر واکر
محدوده حفاظتی بارانگارو
شهر سیدنی
2017
02
19
66
75
http://www.manzar-sj.com/article_47218_1b837b3a06c91d57b2a8981bf2e8c57a.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
همزیستی معماری و طبیعت در روستاهای پالنگان و آویهنگ
سیده نفیسه
موسویان
خانههای پالنگان طوری روی کوههای شاهو نشستهاند که مشکل بشود گفت روستا کجا تمام میشود و یا طبیعت کوهستانی از کجا شروعشده است. صخرهها چنان به خانهها رسیدهاند که انگار بازویی به آرنج رسیده باشد؛ بهمانند عضوهایی زنده از «یک» بدن؛ همخون و همنفس. نوشتار حاضر با زبان ادبیات و تصویر همنشینی بیمرز و تکلف و همزیستی شاعرانه روستای پالنگان و آویهنگ با کوه را با روایتی شاعرانه بیان میکند، مفصلهای شکلگرفته میان کوه و روستا را میکاود : سرایت کوه در روستا و روستا در کوه را تصویر میکند.
کوه
کردستان
روستای آویهنگ
روستای پالنگان
2017
02
19
76
87
http://www.manzar-sj.com/article_47219_ce9a66a176bc125b10f29d2120d732cf.pdf
منظر
منظر
2008-7446
2008-7446
1395
8
37
معماری قلمرو، فراتر از محدودههای شهر
سحر
حمیدی
این نوشتار خلاصهای است از متن سخنرانی «میلیسا توپالوویچ» در نوامبر 2015 در دانشگاه ای.تی.اچ زوریخ، که به تشریح پروژهای تحقیقاتی در حوزه قلمروهای شهری در کلانشهرهای قرن 21 بهصورت ویژه جهان-شهر سنگاپور میپردازد. این پروژه در سال 2010 در لابراتوار شهرهای آینده دانشکده معماری ای.تی اچ زوریخ آغاز شد و به خاطر درآمیختن با ایده تغییر مقیاس در توسعه محدودیتهای سنتی موجود در رشته معماری، منحصربهفرد است. اهمیت این پروژه در تعریف ارتباطی جدید میان معماری و برنامهریزی قلمرو {سرزمینی} و رابطه بین معمار با مقیاسهای بزرگتر قلمروهای شهری است. نوشتار در پی پاسخ به این سؤال است که چرا و چگونه زمینه فعالیت معمار در اوایل قرن 21 تغییر میکند؟ و دلایل، اهداف و روشهای واردکردن مقیاس قلمرویی در حوزه معماری چیست ؟ در این نوشتار میلیسا توپالوویچ، پس از مقدمهای در ارتباط با مقیاس سرزمینی، پژوهشی در مقیاس سرزمینی در مورد ارتباط یک شهر با قلمروهای شکلدهندهاش در جهان-شهر سنگاپور ارائه میدهد و نگاهی به روند تاریخی شکل گرفتن رویکردهای معمارانه به موضوع قلمرو در قرن بیستم و راهحلهای که باید در این راه کشف شوند، دارد.
قلمروهای شهر
لبه شهر
سنگاپور
جهانشهر
کلانشهر
2017
02
19
88
101
http://www.manzar-sj.com/article_47220_a084f06462bc5a850776fb4c97a83951.pdf