پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
باغ به روایت نقاش
3
3
FA
سید امیر
منصوری
0000-0002-2865-6859
استادیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
amansoor@ut.ac.ir
تصویر باغ در مینیاتور ایرانی، اغلب، گزیدهای از کل باغ است در موقعیتهایی غیرواقعی. مهمتر از همه، دیوار باغ است که با خطی بُرنده، محیط باغ را از بیرون آن جدا میکند. سپس آبنما، که غالباً بهصورت پلان از بالا دیده میشود با ماهیان و پرندگانی که روی آن شنا میکنند، بعد، سراپردهای که شخصیت اصلی بر تختی در آن نشسته و در آخر بخشهایی از عمارتهای باغ که بیآنکه تصویر واضحی از معماری به دست دهد، پنجرههایی را به روی باغ و بلکه بیرون آن میگشاید. درختانی خاص، همچون سرو و شکوفه پشتصحنه را آرایش میکنند. شخصیتهای داستان در لابهلای عناصر باغ چیده میشوند. میتوان مفهوم باغ را در نظر هنرمند نقاش چنین قرائت کرد : باغ، صحنهای آذینشده از آب و منظره سبز است که آدمیان برای حظ بصر و فهم طبیعت، در آن و بر آن، جایگاههایی برای خود برپا میکنند. باغ، منظر اختلاط انسان و طبیعت است و جای سرخوش. روابط عاشقانه، دیدار دوستان و بار عام در چنین منظری رخ میدهد. باغ جای نظر است به انسان و به طبیعت؛ تا از آن راه به عالمی ناشناخته و مطلوب صعود کند. باغ، صحنهای شورانگیز از ارتباطهای انسان و طبیعت است. و نکته مهم آنکه این صحنه، همیشه منظری درونی است که با دیواری از دنیای بیرون، که جای تأمل نیست، جدا گشته است. دیوار، بهعنوان عنصر فعال و اصلی صحنه روایت باغ، وظیفه تبیین دو دنیای درون و بیرون را به عهده دارد. دیوار باغ نزد هنرمند نقاش، رمزی است که معنا در درون آن یافتنی است. تصویر روی جلد این شماره، مینیاتور «سلیمان و بلقیس» اثر «قدیمی» است که در سال 539-549 ه.ق. ترسیم شده و مربوط به روایت هفت اورنگ «عبدالرحمان جامی» است.
باغ
http://www.manzar-sj.com/article_15310.html
http://www.manzar-sj.com/article_15310_6498dcdc56fb6ce9e5f7d2f25d9659e4.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
پدیدارشناسی دیوار در باغ ایرانی
6
13
FA
سید امیر
منصوری
0000-0002-2865-6859
استادیار دانشکده معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
amansoor@ut.ac.ir
هنر باغسازی ایرانی، محصولی از فرهنگ و تمدن ایرانیان است که عناصر و اصول آن بهاندازۀ کافی شناختهنشده است. غیر از خیابان اصلی یا جوی آب روان، باغ ایرانی از عناصری تشکیل میشود که باید هویت و نقش آنها در ایجاد مفهوم باغ بازشناسی شود. دیوار محوطه، که در همۀ نمونههای اصیل باغ ایرانی تکرار میشود، از آن دست عناصری است که میان سادهاندیشی عملکردی با پیچیدگی فرهنگی نمادین سرگردان است. مطالعۀ دیوار بهمثابه یک «پدیدار» تا حدی از اسرار ماهیت و نقش آن در تولید سبک باغ ایرانی رمزگشایی میکند. دیوار، عنصری چند مفهومی است که بهکارگیری آن برای محصور کردن باغ، فارغ از فواید کارکردی آن، نقش ارزندهای در ایجاد معنا و هویت ایرانی باغ دارد؛ چه، باغ ایرانی عرصهای برای تأمل در طبیعت و نظر بر آیات هستی است. این عرصه با توجه به خصوصیات ذهن مخاطب و ظرفیتهای منظر (و فضا) نیاز به رعایت آداب خاصی دارد که دیوار از زمرۀ مهمترین آنهاست.
دیوار,باغ ایرانی,عناصر باغ
http://www.manzar-sj.com/article_15311.html
http://www.manzar-sj.com/article_15311_d6f99ac9cab5e8f5931797e92ca58052.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
شارباغ ایرانی، جایگاه باغ ایرانی در منظر شهری
14
21
FA
مهدی
شیبانی
استاد معماری منظر / دانشگاه شهید بهشتی
m_sheybani@sbu.ac.ir
مریم
اسماعیلدخت
پژوهشگر دکتری معماری منظر / دانشگاه تهران
mym.esmaeeldokht@ut.ac.ir
در شهرهای سنتی ایران، ریتم قرارگیری دانههای شهری بسته به شیوه تأمین آب شهرها شکل گرفته است. در این میان باغات ایرانی نقشی کلیدی در شکلگیری پیکره شهر و منظر شهرهای سنتی داشته و عامل پیوستگی دانههای معماری، زیرساختهای سبز و اندامهای طبیعی شهر به شمار میرود. سه عامل آب، گیاه و دانههای معماری ساختار و پیکره شهرهای سنتی ایران را شکل داده است. پژوهش حاضر «شارباغ» ایرانی یا همان باغ شهر ایرانی را مورد مطالعه قرار میدهد و به دنبال کشف رابطه میان این سه عامل در شکلگیری منظر پایدار شهرهای سنتی و جایگاه باغ ایرانی به عنوان عنصر کلیدی در شکلگیری باغ شهرهای ایران میباشد. حاصل تعامل این سه عامل، شکلگیری ساختار شهر و ایجاد کمربندی سبز اطراف شهرها به واسطه باغات و مزارع و تبدیل دانههای معماری به دانههای سبز به واسطه حیاط باغها و خانه باغهای شهری است. نتیجه این اندیشه ایجاد یک میکروکلیمای مناسب در مایکروکلیما و بستری نامناسب است. از طرفی این عناصر در ترکیب و تعاملی پایدار منظری پایدار را ایجاد کردهاند که در آن نه تنها بهرهوری کامل از طبیعت به واسطه انسان انجام شده بلکه حیاتی جاودان به شهرهای سنتی بخشیده است. روش تحقیق در این پژوهش به گونه اکتشافی، مبتنی بر مشاهدات میدانی و عکسهای هوایی و ماهوارهای میباشد. نتایج حاکی از آن است که منظر شهرهای سنتی ایران در ترکیبی کاربردی از آب، گیاه و دانههای معماری شکلگرفته که علاوه بر ایجاد محیطی مطلوب در شهر و در خانهها ریتم مناسب و منحصر به فردی را به هر شهر داده که در عین زیبایی، کاربردی نیز است.
شارباغ,شهر سنتی,باغ ایرانی,منظر شهری
http://www.manzar-sj.com/article_15312.html
http://www.manzar-sj.com/article_15312_855fbdfbd627a47e8afe7623a7cdeb7f.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
منظر ترحیمی در پادشاهی دهلی، الگوی چهارباغ در منظر ترحیمی پیش از مغول (1555-1206 م.)
22
31
FA
ایو
پورتر
استاد هنر اسلامی / دانشگاه مارسی
yves.porter@orange.fr
معماری ترحیمی در هندِ دوران پیش از مغول، نمونههای بیشماری از فرمها و فضاها ازجمله باغها را شامل میشود. مفاهیم شکلدهنده به این خاکسپاریها بهصورت قابلتوجهی در ارتباط با عادت و رسوم زیارت یا همان بر سر مزار رفتن است. ازجمله آنچه در مقابر افراد بزرگ و مقدس مانند مقابر بزرگان چشتیه (chishti) و همچنین پادشاهان باستان میبینیم. در هند از اوایل سده 13 تا میانه سده 16، سیر تحول منظر و معماری در مسیری متضاد با یکدیگر، هم در مقیاس و هم در فضاها پیشرفت. مناظر ترحیمی (فرم، مکان و نحوه قرارگیری و ...) رابطه نزدیکی با رسم و آئینهای خاکسپاری و درواقع مردمشناسی دارد. مرگ، خاکسپاری و مجلس یادبود هویت را نشان میدهد؛ انتخاب سایت خاکسپاری، سبک و موقعیت مقابر، همراه با شیوهای که مراسم ترحیم سازماندهی شده و گرامی داشته میشده است، به بازسازی روابط دودمانی و زنده نگهداشتن خاطرهشان کمک میکند. هدف این مقاله تأکید بر چند نکته در ارتباط به انسانشناسی و معماری منظر ترحیمی (باغ مقبره) در قلمرو سلاطین دهلی است. این مقاله با اشاراتی به رابطه مردم شناختی و معماری منظر ترحیمی در دوره سلاطین دهلی و برشمردن نمونههایی از مناظر آرامگاهی شبهقاره هند از ۱۲۰۶ م تا ۱۵۵۵ م، سیر تحول فضاهای آرامگاهی از تک بناهای کوچک تا مجموعههای آرامگاهی با محورهای تعریفشده در بافت شهری و باغهای چهارقسمتی (چهارباغ) را نشان میدهد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آثار تقسیمات چهارتایی معروف به چهارباغ در منظرهای ترحیمی (باغ مقبرهها) در هند دوران پیش از مغول وجود داشته است و شکلگیری مجموعههای آرامگاهی با بناهای مقابر در میانشان در اواخر این دوره ارتباط مستقیم با تغییر مراسم و مقیاس آن دارد.
منظر ترحیمی,معماری ترحیمی,دوران پادشاهی دهلی,چهارباغ
http://www.manzar-sj.com/article_15313.html
http://www.manzar-sj.com/article_15313_91a02afe1a7c2c9edda464db9660dec1.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
معماری کوشک، کوشکهای نُه قسمتی در باغ ایرانی
32
39
FA
حشمتالله
متدین
استادیار دانشکده معماری، دانشگاه تهران
motedayn@ut.ac.ir
رضا
متدین
پژوهشگر دکتری معماری / مدرسه عالی معماری پاریس-ملکه
r.motedayen@alumni.ut.ac.ir
کوشک مهمترین عنصر معمارانه در باغ های ایرانی و نشاندهنده نهایت ذوق و هنر ایرانی در ترکیب باغ و بناست. معمولا این بناها را در فضای میانی باغ و در محل تلاقی دو محور طولی و عرضی به گونه ای می ساختند که از چهار طرف دیده شده و تاثیر ترکیب هندسی چهارباغ ایرانی را دوچندان کند. اگرچه بهلحاظ شکلگیری و دستهبندی ساختاری، گونههای نسبتاً متفاوتی از این فضاهای معمارانه در ترکیب باغهای ایران دیده میشود. با این وجود گونه بناها با تقسیمات نه قسمتی در کوشک باغ های ایرانی استفاده ای پر دامنهای دارند. این گونه معماری حاصل آمیزش سه خواست اساسی معماری، یعنی توجه به زیبایی، عملکرد و ایستایی است به نحوی که با ترکیب مناسب احجام، به زیبایی هر چه بیشتر آنها افزوده میگردد، وجود سلسله مراتب برای نیل به قدرت بخشی به عملکرد کاخ و همچنین مهار بار های رانشی حجم میانی کمک شایانی به پایداری این فضای ایرانی نموده است. اینکه چرا این گونه از معماری خاص ۹ قسمتی در باغ های ایرانی از اقبال فراوان در طول تاریخ از دوره هخامنشی تا قاجار برخوردار شدند؟ سوالی است که این نوشتار به دنبال پاسخ گویی به آن است. سوال دیگر این است که در شرایط یکسان و در قلب چهارباغ ایرانی چرا این نقشه بعضا به صورت کاملا بسته (چهارصفه) و در پاره ای از مواقع ترکیبی از فضاهای بسته و نیمه باز به صورت نقشه هشت بهشت و در مواردی اندک همانند عمارت مرکزی قصر قاجار در تهران به شکل کاملا نیمه باز (آلاچیقی) اجرا شده است؟ می توان اینگونه نتیجه گرفت که وجود چهار نمای همگن که به محور های چهارباغ باز می شود، به قدرت بخشی توده معماری بر توده منظر و همچنین یکی شدن و ادغام فضایی آن ها کمک شایانی نموده است و اصولا معماری سلسله مراتبی در قلب ساختار چهارباغ، جوابی مناسب تر از فضای نه قسمتی نخواهد یافت. همچنین نحوه استفاده اقلیمی-فصلی از یک سو و توجه به عملکرد زیستی-تشریفاتی و بعضا مراسمی، جهت جوابگویی به خواسته های حکومت ها را می توان از دلایل عمده تفاوت ساختاری این کوشک ها در قلب چهار باغ ایرانی برشمرد.
باغ ایرانی,کوشک,چهارصفه,هشتبهشت,ابنیه نه قسمتی
http://www.manzar-sj.com/article_15314.html
http://www.manzar-sj.com/article_15314_b373c24735890468ea0cd6e5d7cc34d3.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
اقامتگاه شاهی «عباس آباد»، «گوشۀ عیش» شاه عباس اول در مازندران
40
47
FA
ژان-دومینیک
برینیولی
دکتری تاریخ هنر و باستانشناسی / دانشگاه پرووانس فرانسه
jdobrignoli@gmail.com
در میان کاخهای شاهعباس اول در مازندران، عمارت عباسآباد به جهت ویژگیهای بارزی که دارد، قابلتوجه است. این عمارت را میتوان محل تلاقی باغسازی غیررسمی و باغسازی رسمی دانست؛ چنانکه در آن یک دریاچۀ مصنوعی که عناصر باغسازی آزادانه اطرافش شکلگرفتهاند و فضایی کاملاً هندسی که با ارتفاع از سطح دریاچه قرارگرفته، به هم متصل میشوند. همزیستی این دو بخش و ارتباط نزدیک این اقامتگاه با طبیعت جنگلی اطراف، نمایانگر نوعی ارتباط اصیل میان برخی از باغهای صفوی با منظر طبیعی است؛ رابطهای که بهصورت تمایل برای «حفظ» یا «بازتولید» طبیعت با ویژگیهای بکر و رام نشدۀ آن بروز میکند. ازاینروی در عباسآباد بهشهر بهجای یک کاخ سلطنتی باشکوه، اقامتگاه شکاری سادهای ساخته میشود که گوشة عیش شاهعباس اول است.
باغ عباس آباد,باغ صفوی,باغ ایرانی,باغ رسمی,باغ غیررسمی
http://www.manzar-sj.com/article_15315.html
http://www.manzar-sj.com/article_15315_3a5b777ba50c2e8e9514f2f7851bd9ea.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
همنشینی آب، گیاه و نظرگاه، به دنبال کهنالگوی باغ ایرانی
48
55
FA
وحید
حیدرنتاج
دکتری معماری / استادیار دانشکده هنر و معماری
دانشگاه مازندران
v.nattaj@yahoo.com
اسحق
رضازاده
0000-0003-2901-2286
کارشناس ارشد معماری / مربی دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران
e.rezazadeh@umz.ac.ir
علیرغم مطالعات بسیار در مورد باغ ایرانی و وجوه مختلف آن خصوصاً در دهههای اخیر، ابعاد ناشناخته و مورد اختلاف در باب دلایل شکلگیری و هندسه باغ بسیار زیاد است. در این بین الگوی چهارباغ، که باغ را حاصل دو محور متعامد با وجود کوشکی در محل تقاطع میداند، با استناد به برخی شواهد چون نقوش برجسته چلیپایی و توصیف از بهشتی که آدم ابوالبشر از آن رانده شدهاست، به عنوان کهن الگوی باغ ایرانی معرفی شدهاست. در سالهای اخیر این تفکر توسط برخی از محققین مورد نقد قرار گرفتهاست. در واقع، وجود الگوهای مختلف برای یک پدیده مانند باغ ایرانی نشان از ناتوانی پاسخگویی یک الگوی شکلی ثابت برای آن پدیده است، لذا شایسته است تلاشها در جهت کشف الگوی پنهانی باشد که بتواند انواع گونههای شکلی را تولید نماید. مقاله با سوال از چگونگی شکلگیری رابطه انسان، آب و درخت در باغ ایرانی به دنبال یافتن کهن الگویی برای باغ ایرانی است که توجیهکننده انواع فرمهای توسعهیافته باغ ایرانی نیز باشد. هدف غایی این نوشتار به دنبال معرفی الگوی پنهان باغ ایرانی از ورای بررسی رابطه انسان، آب و درخت در نمونهها و فرمهای متنوع باغ ایرانی است. نتایج تفحص در عناصر باغ ایرانی، نحوه استفاده از فضاهای آن و زیباییشناسی خاص ایرانی، حاکی از وجود و تکرار الگوی سهگانه آب، گیاه و نظرگاه در باغ ایرانی است که تلاش در همه گونههای کالبدی بهرهمندی از منظر آب و گیاه، به عنوان مهمترین عناصر طبیعی، از روی مکانی به عنوان نظرگاه است.
باغ ایرانی,کهن الگو,آب,گیاه,نظرگاه
http://www.manzar-sj.com/article_15316.html
http://www.manzar-sj.com/article_15316_2544fefc77e9b1d5324ee5bbd45e960b.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
منظر هندی- ایرانی، باغهای دِکَن در جنوب هند
56
65
FA
علی اکبر
حسین
دکتری مطالعات منظر / رئیس دانشکدۀ معماری و
محیط، دانشگاه نظیر حسین، کراچی، پاکستان.
aahusaiin@hotmail.com
این مقاله به بررسی برخی از باغ های هندی-ایرانی قرن شانزدهم و هفدهم در منطقۀ «دکن»، در جنوب هند می پردازد. مدعای مقاله این است که نوع زمین و شیوۀ مدیریت آب در جنوب هند گونه ای از منظر را پدید آورده که به طور قابل ملاحظه ای با آنچه در شمال هند و ایران وجود دارد متفاوت است. باغ های دکن که در نزدیکی منابع فراوان آب قرار گرفتهاند، پاسخی به بستر جغرافیایی و فرهنگ بومی هستند. عمارت هایی که در میان آب ساخته شدهاند و جزئیات استخرهایی که در دوران پادشاهیِ عادل شاهیان در نزدیکی «بیجاپور» ساخته شدهاند شاهد این امر هستند. جانمایی کاخها بر روی تپه های مشرف بر آب و باغات وسیع نیز پاسخی به بستر جغرافیا و فرهنگ بوده؛ چنانکه در حیدرآباد و «گُلکُندا» در دوران سلسلۀ قطبشاهیان شاهد آن هستیم. در این منطقه و همچنین در بیجاپور، از باغها در فصول بارانی نیز استفاده می شده است. با اینکه زنان، شاه را در بازدید از باغات همراهی میکردند، باغ های ویژۀ زنان، با نام باغ های «زنانه»، تنها در ارگ وجود داشته است؛ جایی که بتوان حفظ حریم خصوصی آنان را تضمین کرد. مردم، به طور کلی، تنها گاه به گاه و پس از بازدید سلطان بود که می توانستند از باغ های لذتِ شاهی بهره مند شوند. باغ های دکن همچون دیگر باغات شبه قارۀ هند نه فقط در روز که خصوصاً شبها مورد استفاده بوده است. از آنجا که بسیاری از گل های هندی سفید، بسیار خوشبو و جاذب حشرات شبانه اند و شبها برای گرده افشانی باز می شوند، یک سنت شبنشینی هندی به نام «ماه-باغ» وجود داشته است. به طور سنتی دیرزمانی است که در شبه قارۀ هند گل های خوشبو با عشق و انگیختگی مرتبط است و عاشق پیشگان در باغ ، خصوصاً در خنکای روز که گلها عطر خود را میپراکنند محظوظ می شدند. در نتیجه میتوان گفت هرچند باغهای دکن از خانوادۀ باغهای هندی-ایرانی بوده و به نوع مشابهی استفاده میشده است، نوع زمین و استفاده از شیوههای هندی در مدیریت و ذخیرۀ آب در منطقۀ دکن، منظری را رقم زده است که ریشه در خاک هند دارد. اگر این باغ ها به لحاظ سبک، ایرانی هستند اما مزاج و طبعی بسیار هندی دارند.
منظر ایرانی,منظر هندی,باغ های هند,منطقه دکن
http://www.manzar-sj.com/article_15317.html
http://www.manzar-sj.com/article_15317_3067bb23f99a73f58716a69c86cb4cd3.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
پاسارگاد، شهر یا باغشهر هخامنشی؟ بازآفرینی الگوی قدیمیترین باغ ایرانی
66
73
FA
محمدرضا
مهربانی گلزار
عضو هیئت علمی گروه معماری منظر / دانشگاه
بین المللی امام خمینی
mehrabani777@yahoo.com
پراکندگی آثار برجایمانده در دشت پاسارگاد، شناسایی و درک این مجموعه را بهعنوان اولین پایتخت هخامنشیان دشوار میکند. یافتههای باستانشناسی عمدتاً بر اجزا و بناها متمرکز بوده و ساختاری کلی ارائه نمیکند. تحقیق حاضر در ابتدا با بررسی اسناد تاریخی در کنار یافتههای اخیر باستانشناسی سعی در اثبات وجود باغ بهعنوان عامل پیونددهنده در محوطه پاسارگاد دارد. در گام دوم با تحلیل عناصر بهجامانده مبتنی بر برخی سنتهای منظرهپردازی ایرانی همچون وجود محور اصلی و تقارن درصدد یافتن هندسه باغ و الگوی حاکم بر آن برآمده است. نتایج حاکی از آن است که کلیه بناهای دشت پاسارگاد در یک ساختار منظم فضایی احداثشدهاند و باغی وسیع بر کلیه عناصر احاطه داشته است. «باغ شاهی» تنها بخش کوچکی از این مجموعه وسیع بوده و درواقع به نظر میرسد که نخستین مرکز حکومتی-آیینی هخامنشیان یک باغشهر با ساختاری منظم و یکپارچه بوده است.
پاسارگاد,باغ شاهی,باغشهر,باغ ایرانی,دوره هخامنشی
http://www.manzar-sj.com/article_15318.html
http://www.manzar-sj.com/article_15318_82303727869379b226ca2e481d20fd18.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
هدایت خیال : ادراک و کتیبهها، حیاط شیرها در الحمراء
74
81
FA
گیلیان
بارکر
دکتری تاریخ هنر/ دانشگاه بریستول، انگلستان
gillianbarker830@btinternet.com
این نوشتار با بررسی عناصر مختلف حیاط شیرها در الحمراء در آندلس، به نحوۀ ادراک این فضا از طریق آنها میپردازد. تمرکز اصلی مقاله بر آثار قرن چهاردهم میلادی است. جزئیات معماری، ازجمله تزئینات مقرنسکاری، سنگنوشتۀ روی آبنمای مرکزی و کتیبههای شاعرانه در تزئینات سطوح نما، در ارتباط با کارکرد، معنا و نقششان در ادراک فضا بررسیشدهاند. همچنین نحوۀ قرارگیری حیاط شیرها و ارتباط آن با کل باغ در بستر تاریخیاش، ارتباط حیاط با فضاهای مجاور آن و چارچوب کلی حیاط ازنظر ارتباط فضاهای درونی و بیرونی موردتوجه قرارگرفته است. اثرات ادراکیِ تمامی این ویژگیهای معمارانه و شاعرانه، بهعلاوۀ تأثیر آب ساکن و جاری در فضای حیاط، تنها یک اثر صرف زیباشناسانه ایجاد نمیکند؛ بلکه تمامی اینها مشخصاً برای آزادسازی و هدایت قوۀ تخیل ما طراحیشدهاند.
حیاط شیرها,باغ الحمراء,ادارک,تخیل,باغ
http://www.manzar-sj.com/article_15319.html
http://www.manzar-sj.com/article_15319_0445d9fe632de258acabaded09277b25.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
باغ بهمثابه نهاد توسعۀ شهر، توسعۀ باغ- محور شهر تاریخی شیراز
82
89
FA
ندا
عرب سلغار
پژوهشگر دکتری معماری / دانشگاه هنر تهران
neda.arabsolghar@gmail.com
«باغ- محور» - محورهای ساختاریِ شهری تأثیرپذیرفته از باغ- یک عنصر شهری شاخص در شهرهای دوران صفویه است. نوسازی و توسعه شهر، با کمک باغ- محورها در شهرهایی همچون قزوین، اصفهان، مشهد، نیشابور و شیراز در دوران صفویه صورت گرفت. حاکمان نخستینِ صفوی، پایتختهای جدیدشان را با اتصال باغشهرهایی به شهرهای موجود برپا میکردند که حول نوع خاصی از فضاهای باغ عمومی (میدان و خیابان) سازماندهی شده بود.شیراز، حیات شهری خود را وامدار حضور باغها، چه بهصورت باغ-محور و چه بهصورت باغهای حکومتی بوده است. پرسش اصلی در این مقاله این است که نقش باغ- محورها در رشد و توسعۀ شهر شیراز چیست؟برای پاسخ به این سؤال ابتدا نگاهی اجمالی به چیستی مفهوم باغ- محور و شرحی بر دو باغ-محور شمالی و غربی شهر شیراز صورت گرفته و سپس نقش آنها در توسعۀ شهری در دوران زندیه و بعد از آن بررسی و تحلیلشده است. نتایج نشان میدهد که باغ-محور، دستاوردی بوده است در شهر تاریخی شیراز که در دوران صفویه برای تبلور کالبدی ساختار شهر در نظام جدید فضایی ابداعشده بود. باغ-محورهای شمالی و غربیِ شهر، علاوه بر آنکه عنصر هویتساز در نظام شهری بودهاند، نقش مهمی نیز در توسعههای شهری داشتهاند. شکلگیری این دو باغ محور، از یکسو نمایشدهنده اصول باغسازی صفویان برای هویت بخشی به ورودیهای شهر (دروازه اصطخر و دروازه باغ شاه) بود و از سوی دیگر به توسعه شهر در دوران زندیه، قاجار و پهلوی جهت میبخشید. در دوره کریمخان زند نیز ایجاد مجموعه شاهی و تلفیق آن با باغهای حکومتی ازجمله «باغ نظر» و باغ منضَم به «ارگ کریمخان»، در کنار تقویت دو باغ-محور شمالی و غربی، این نظام شهری را تقویت کرد. در اولین مراحل توسعه شهری شیراز، باغ-محور غربی شهر در دوره پهلوی اول به خیابان کریمخان زند تبدیل شد. در دورههای بعد، تجمیع فعالیتهای مهم اداری در این خیابان و فرآیند توسعه در طی سالها، منجر به تفکیک و نابودی این باغها شد.
باغ- محور,شیراز,باغ ایرانی,صفویه,زندیه
http://www.manzar-sj.com/article_15320.html
http://www.manzar-sj.com/article_15320_b666199c921d4804aa95058788ab1e86.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
باغ خواجه، به روایت نظامی گنجوی، باغ ایرانی بر اساس داستانی از مثنوی هفت پیکر
90
95
FA
حمیدرضا
جیحانی
استادیار دانشکده معماری و هنر / دانشگاه کاشان
hjayhani@yahoo.com
<span lang="AR-SA">بازنمایی ساختار</span><span lang="AR-SA">ی</span><span lang="AR-SA"> و فضایی گونه</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">های </span><span lang="AR-SA">متنوع</span><span lang="AR-SA"> باغ ایرانی در دورههای مختلف با تکیه بر مستندات</span><span lang="AR-SA"> و مکتوبات</span><span lang="AR-SA"> تاریخی و باستانشناسی از شاخه</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">های مهم پژوهش در حوزه باغ ایرانی است</span><span lang="AR-SA">. </span><span lang="AR-SA">پژوهش</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">هایی که به فهم ما از باغ ایرانی، الگوها و ساختارهای آن در دورههای مختلف کمک می</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">کند</span><span lang="AR-SA">.</span> <span lang="AR-SA">این مقاله مشخصا</span><span lang="AR-SA">ً</span><span lang="AR-SA"> به معرفی الگویی</span><span lang="AR-SA"> کمتر شناختهشده</span><span lang="AR-SA"> از باغ ایرانی در دوره</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">های پیشین با تکیه بر روایتی از مثنوی </span><span lang="AR-SA">هفتپ</span><span lang="AR-SA">ی</span><span lang="AR-SA">کر</span><span lang="AR-SA"> نظامی گنجوی می</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">پردازد</span><span lang="AR-SA">. </span><span lang="AR-SA">در این مثنوی، نظامی تصویر باغی مرکب را بازنمایی کرده است</span><span lang="AR-SA">؛ </span><span lang="AR-SA">باغی که از دو بخش بیرونی </span><span lang="AR-SA">(</span><span lang="AR-SA">گلستان</span><span lang="AR-SA">) </span><span lang="AR-SA">و درونی </span><span lang="AR-SA">(</span><span lang="AR-SA">بوستان</span><span lang="AR-SA">)</span><span lang="AR-SA">تشکیل</span><span lang="AR-SA">شده</span><span lang="AR-SA"> و میان این دو غرفه</span><span lang="AR-SA">ای</span><span lang="AR-SA">(</span><span lang="AR-SA">حجابگه</span><span lang="AR-SA">) </span><span lang="AR-SA">قرار دارد</span><span lang="AR-SA">. </span><span lang="AR-SA">بوستان فضایی محصور در میان دیوارهای بلند و در قرق زنان است و </span><span lang="AR-SA">نظر افکندن</span><span lang="AR-SA"> به آن تنها از این غرفه ممکن است</span><span lang="AR-SA">. </span><span lang="AR-SA">این تصویر، گونه</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">ای از باغ</span><span lang="AR-SA">است که در مثنوی ویس و رامین نیز نشانه</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">هایی از آن یافت می</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">شود</span><span lang="AR-SA">. </span><span lang="AR-SA">این تصویرها ممکن است برآمده از شکل فضا در روایت اصلیِ داستان</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">هایی باشند که ریشۀ قدیمی</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">تری دارند؛ و </span><span lang="AR-SA">یا</span><span lang="AR-SA"> ممکن است شاعری چون </span><span lang="AR-SA">فخرالد</span><span lang="AR-SA">ی</span><span lang="AR-SA">ن</span><span lang="AR-SA"> اسعد</span><span lang="AR-SA"> گرگانی و نظامی در بازتعریف و روایتگری داستانی قدیمی</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">تر، به تجربیات بصری خود در سده</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">های پنجم و ششم مجال داده باشند تا به میزانسن برخی صحنه</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">های داستان</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">های </span><span lang="AR-SA">آنها</span><span lang="AR-SA"> تبدیل شوند</span><span lang="AR-SA">. </span><span lang="AR-SA">پاسخ دادن به این پرسش دشوار است</span><span lang="AR-SA">؛ </span><span lang="AR-SA">اما همین تصویر </span><span lang="AR-SA">قابلفهم از باغ که در آثار هر دو این شاعران بازنمایی شده است،</span><span lang="AR-SA"> نیز ما را با </span><span lang="AR-SA">شکل و الگویی جدید</span><span lang="AR-SA"> از باغ آشنا می</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">کند و به فهم ما از </span><span lang="AR-SA">باغساز</span><span lang="AR-SA">ی ایرانی می</span><span lang="AR-SA"></span><span lang="AR-SA">افزاید</span><span lang="AR-SA">.</span>
باغ ایرانی
http://www.manzar-sj.com/article_15322.html
http://www.manzar-sj.com/article_15322_0996e1b29e8164510e793009c874e127.pdf
پژوهشکدۀ هنر، معماری و شهرسازی نظر
منظر
2008-7446
2008-2169
7
33
2016
01
01
پا به پای «محمد شهیر» در بهشت، تجربههای مرمت در باغهای ایرانی- هندی
96
103
FA
راتیش
ناندا
مدیر ارشد اجرایی در بنیاد فرهنگی آقاخان، هند
ratish.nanda@akdn.org
محمد شهیر (1948-2015 م.)، معمار منظر هندی، مرمت و بازسازی باغهای تاریخی مختلف در هند و افغانستان را بر عهده داشته است. این مقاله به رویکردها و روشهای وی در سه پروژۀ بازسازی منظر میپردازد : باغ مقبرۀ همایون و محور مرکزی ساندر نرسری در دهلی، و باغ بابر در کابل. شهیر درک عمیقی از باغ ایرانی داشت و اندیشۀ نهفته در باغسازی گورکانی را بهخوبی میشناخت. حفظ اصالت باغهای تاریخی نتیجۀ این شناخت و همچنین دقت و توجه شهیر به جزئیات است. درک روح هندسۀ باغ به همان صورتی که وجود داشت و پیروی از آن، اساس کار وی را تشکیل میدهد. در این پروژهها، بازسازی جریان آب و احیای طرح کاشت بر اساس شواهد تاریخی و همچنین بهرهگیری از شیوههای محلی، با هدف بازگرداندن باغ به دوران شکوفایی خود انجامشده است. درک شهیر از زمینههای فرهنگی محلی و طراحی منظر مطابق آن، و سبک خاص او که در عین سادگی، مداخلۀ حداقل و پایبندی به اصالت طرح، قادر بود کارکردهای مدرن را نیز بهصورت یکپارچه در باغهای تاریخی تعبیه کند، این سایتها را به جاذبههای مهم گردشگری تبدیل کرده است.
محمد شهیر,بازسازی باغ,باغ مقبره همایون,باغ بابر,ساندر نرسری
http://www.manzar-sj.com/article_15323.html
http://www.manzar-sj.com/article_15323_060b72ee0ba0faeab04d08aae60dc9fa.pdf